محل تبلیغات شما

بسمه تعالي

 

تندروي وكندروي

امام از همه تندرو تر بود

 

 

تابستان سال 56 بود يكي از  دوستانم كه براي تحصيل  به انگلستان رفته بود   به ايران آمده بود براي ديدار با خانواده بمن هم لطف داشت وبيشتر وقتش را با من مي گذراند به همين خاطر در صدد برآمد مرا هم تشويق كند كه با او به انگلستان بروم ،استدلالهاي مختلفي مطرح مي كرد من هم بهانه  هاي مختلف مي آوردم ودر واقع سنگ اندازي مي كردم واوهم سنگها را از سر راه  بر ميداشت ديگر سنگي نداشتم كه بيندازم حرف دلم را زدم وگفتم انقلاب ايران تازه شروع شده ومن نميخواهم به خارج بروم مي خواهم اينجا باشم وبا مردم ،او بازهم سعي داشت اما ميدانست اين سنگ را نميتواند بردارد چون  بالاخره ما مذهبي بوديم وكله شق .او هم ميدانست حريف اين حرف نمي شود.و اين حداقل در ظاهر ش بهانه  شبيه به تكليف است  .درخلال حرفها از خودمان ژست مبارز گرفتتم وگفتم  : مابيست سال بايد مبارزه كنيم تا شايد بتوانيم پيروز شويم.

جدا از لطيف وطنزش واينكه بماند كه ما نه پول رفتن به آنجا را داشتيم نه زبان حرف زدن وحكما نه هوش وحواس ونه دل دوري از پدرومادر .

وبگذريم از جوابيه انقلابي خودمان،اما خب  حقيقتي هم بود كه كسي فكرش را هم نمي كرد يكساله انفلاب پيروز شود،وحداقل ده تا بيست سال يش بيني مي شد.

حال سوال بحق شما اينكه هدفم از نقل اين خاطره وربطش به عنوان چيست ،اول بگويم كه بنظر من ضرورت  تند رفتن وكند رفتن را نيات  اعتقادات ومنافع  ما بيان تبيين مي كنند.! 

 

ما شاهد بوديم كه انقلاب كمتر از يكسال ونيم به نتيجه رسيد .شايد عوامل خارجي زيادي در تسريع آن موثر بودند اما  غير قابل انكار است كه مهمترين عنصر دركوتاهتر شدن زمان انتظار ما تا پيروزي انقلاب از چنددهه به يك سال ونيم تنها مرهون  ،زمان شناسي امام وتعجيل وتسريع در  حضور بموقع در كنار مردم ودرايران وهدايت ورهبري  انقلاب ومردم از نزديك بود.

در حاليكه همگي شاهديم بسياري از نزديكان امام ،اما م را توصيه به ماندن در فرانسه مي كنند (كند روي ويا ميانه روي وبقول خودشان صبر انقلابي) .وهمواره به امام توصيه مي كردند كه بايد صبور بود وامام را از عجله وتند روي پرهيز مي دادند.

در اينجا يك سوال پيش مي آيد ودرواقع من از شما مي پرسم كه آيا  بنظر شما اين پيروزي زودهنگام اگر زمان شناسي امام نبود كه  فرصت بازسازي  وتجديد قوا را  از دشمن مي گرفت وفرصت  نميداد تا در مقابل ضربه هاي بي امان  انقلابيون خود را بازيابد دشمن از  پا در مي آمد ؟.واين همان فرصت شناسي زمان شناسي واطمينان به خود وثبات در نيات خود  نيست  واين عجله نامش تندرويست؟ .در مقابل فرصت سوزي وترديد وترديد وخلط در نيت معنايش اعتدال است./

پس قبول كنيم امام معتقد ترين عنصر انقلاب  در وم داشتن سرعت عمل در فتح سنگرهاي اجرايي ونظامي از رژيم طاغوت بود.

و سوال ديگر  من اينكه  چه كسان  به خود اجازه مي دهند در فتح سنگرها از دشمن كندروي را توصيه كنند به اسم مصلحت ؟وبا چه هدف؟

 

شايد بهترين وعاليترين  واقعه در تاييد وجود عنصر زمان شناسي ولو اينكه متهم به تندروي هم مي شد تاييد امام بر  فتح لانه جاسوسي وسفارتخانه رژيم قلدور وم  آمريكا بود.به رغم آنكه هنوز كه هنوز است بسياري از معتدليون به اين حركت انقلابي امام انتقاد دارند.

واما سوال ديگر اينكه كساني كه امروز از شاخصه هاي كندروي وتندروي در اجراي عدالت سخن بميان مياورند اگر  انروزهم   بودند و امام  را نصيحت مي كردند ؟

وآيا اين دسته از به اصطلاح  اعتداليون  و پرهيز دهندگان كه آنروزها عليرغم ميل باطني و بعضااز ترس وبراي درامان ماندن ازقاطعيت امام  ودر صحنه ماندن خود ، اينگونه  تندرويهاي امام را پس از  آنكه اتفاق مي افتاد، در تريبونها با صداي رسا تبليغ مي كردند !!!ديروز  وامروز جز كدام  طبقه از طبقات اجتماع  بودند وهستند  وآيا اين اعتدالي بودن ربطي به جايگاه وپايگاه واغراض مربوط به طبقه اجتماعي ايشان دارد ياندارد؟وچرا،

شايد اگر امروز ابتدا به اين سوال پاسخ بدهيم نياز نباشد تا در گيرودار دامهاي پهن شده از سوي كسانيكه به اسم همراهي  با امام همچنان ميتازند و سنگر داري مي كنند از امام و اهداف  ونيات خالصانه  امام راحل دور بمانيم./

جايگاه لن پهنها درنظام جمهوري اسلامي

آمدم مجلس ترحيم خودم(سهراب سپهري)

تندروي يا كندروي يا ميانه روي مصلحت چيست؟وبهتر بگوييم به مصلحت كيست؟

مي ,كه ,امام ,هم ,سوال ,شناسي ,مي كنند ,تا در ,از دشمن ,شناسي امام ,به انگلستان

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها